دورههای تابستانه موسسه نورالمجتبی(ع)
? دوره های تابستانه مؤسسه نورالمجتبی (ع) ?
? آموزش مجازی همراه با جوایز ارزنده?
? گواهینامه از دانشگاه تهران و دانشگاه قرآن و حدیث به انتخاب شما
✨ 20 درصد تخفیف ویژه عید قربان تا عید غدیر
? سبک زندگی اسلامی
? آشنایی با تاریخ معصومین (ع)
? عقائد قرآنی
? قرآن و خانواده
پذیرش دانشجو
گرانی در بیان امیرالمومنین(ع)
✅گرانی در بیان امیرالمومنین (ع):
✍ای مالک! مردم زماني تنگدست گردند كه همت واليان، همه در گرد آوردن مال بُوَد. و همانا ويراني زمين به جهت تنگدستی كشاورزان است و تنگدستي كشاورزان به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانی است كه به آينده حكومتشان اعتقاد ندارند و از تاريخ گذشتگان عبرت نميگيرند.
?نهج البلاغه نامه٥٣
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
سه صافی قبل از حرفزدن
﷽
✍شخصی نزد همسایهاش رفت و گفت:“گوش کن، میخواهم چیزی برایت تعریف کنم، دوستی به تازگی در مورد تو میگفت: ” همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذراندهای یا نه؟
گفت: “کدام سه صافی؟”
✅اول از میان صافی واقعیت.
آیا مطمئنی چیزی که تعریف میکنی واقعیت دارد؟ گفت: “نه… من فقط آن را شنیدهام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.”
✅سری تکان داد و گفت:“پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذراندهای. یعنی چیزی را که میخواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیام میشود.گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.
✅ بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمیکند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده، رد شده است.
آیا چیزی که میخواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم میخورد؟ نه، به هیچ وجه!
همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.”
?بر اساس شنیدهاتون مردم رو قضاوت نکنید
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
بسمالله بگو و برخیز
بسمالله الرحمن الرحیم
✍روزی خانمی مسیحی دختر فلجی را از لبنان به سوریه آورده بود زیرا پزشکان لبنان از معالجه دختر فلجش نا امید شده و به اصطلاح او را جواب کرده بودند.
زن با دختر فلج خود نزدیک حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) منزل می گیرد تا در آنجا برای معالجه فرزندش به پزشک دمشقی مراجعه نماید تا این که روز عاشورا فرامیرسد و او می بیند که مردم دسته دسته به طرف محلی که حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) در آنجاست می روند، از مردم شام می پرسد: اینجا چه خبر است؟
می گویند: اینجا حرم دختر امام حسین (علیه السلام) است او نیز دختر فلج خود را در منزل تنها گذاشته و درب خانه را می بندد و به حرم حضرت می رود و به حضرتش متوسل می شود و گریه می کند تا به حدی که غش نموده و بی هوش برزمین می افتد در آن حال کسی به او می گوید: بلند شو و به منزل برو چون دخترت تنها است و خداوند او را شفاده داده است. زن برخاسته و به طرف منزل حرکت می کند وقتی که به خانه می رسد درب منزل را می زند ناگهان با کمال تعجب می بیند که دخترش درب را باز می کند!
مادر جویای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد دختر در جواب مادر می گوید: وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شده و به من گفت: بلند شو تا با هم بازی کنیم من گفتم: نمی توانم چون فلج شده ام آن دختر گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحیم تا بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم و دیدم که تمام بدنم سالم است. او داشت با من صحبت می کرد که شما درب را زدید. آن دختر ( حضرت رقیه) (علیها السلام به من گفت: مادرت آمد. سرانجام مادر مسیحی با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (علیه السلام) مسلمان شد.
? داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم
به نقل از: سحاب رحمت۷۷۷
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج