تفکرات منفی
?این متن طلاست.
⚜شمع به کبریت گفت:
ازتو میترسم تو قاتل من هستی
کبریت گفت:
از من نترس، از ریسمانی بترس که در دل خودجای دادی.
عامل نابودی انسان ها تفکرات منفی خودشان است.
کلید آزمون
﷽
يک استاد دانشگاه ميگفت: يک بار داشتم برگههاي امتحان را تصحيح ميکردم. به برگهاي رسيدم که نام و نام خانوادگي نداشت. با خودم گفتم ايرادي ندارد. بعيد است که بيش از يک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگهها با ليست دانشجويان صاحبش را پيدا ميکنم. تصحيح کردم و 17/5 گرفت. احساس کردم زياد است. کمتر پيش ميآيد کسي از من اين نمره را بگيرد. دوباره تصحيح کردم 15 گرفت. برگهها تمام شد. با ليست دانشجويان تطابق دادم اما هيچ دانشجويي نمانده بود. تازه فهميدم کليد آزمون را که خودم نوشته بودم تصحيح کردم.
آري، اغلب ما نسبت به ديگران سختگيرتر هستيم تا نسبت به خودمان و بعضى وقتها اگر خودمان را تصحيح کنيم ميبينيم:
به آن خوبي که فکر ميکنيم، نيستيم
مثبت اندیشی و منصف اندیشی را فراموش نکنیم….
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الفرج
همه چی درست میشه اگه ...
گرفتاری مردم زیاد شده…
زندگیا سخت شده….
دلامون گرفته…
خسته ایم…
ولی
.
.
.
با یه دعا از عمق وجود همهی مشکلات حل میشه
می.دونی اون دعا چیه؟!
اݪلہم عجــڶ لوݪیڪ اݪفـرج?
آره اگه آقا بیاد همه چی درست میشه…
خیلی عجیب هست ...
﷽
یک حدیث قدسی هست خیلی عجیب ! اصلا آدم را از خجالت آب میکند . . .
✍خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع؛ وَ يا مُحلفا عَلِيِّ هجرنا، كَفَر؛ أَنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُدُ لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالَحَتْه وَ هَجَرتَنا؛ ای كسی كه وصال ما را ترك كردهای، برگرد. و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خوردهای، سوگند خود را بشكن. ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد، پس چقدر عجیب است كه تو او را دوست خود گرفتهای و ما را ترك كردهای [۱]
این یعنی چی ؟! فرض کن یک رفیق صمیمی داری که عاشقش هستی و دوستش داری و براش همه کار میکنی. یک روز که تو خیابون داری قدم میزنی، میبینی یک نفر داره با رفیقت دعوا میکنه، و شما میری جلو و برای دفاع، با طرف دعوا و کتک کاری میکنی و دیگه باهاش دشمن میشی و ازش متنفر ،چون دوستت رو اذیت کرده…. اما بعد از چند روز میبینی این دوست و رفیقت داره با اون آدم راه میره و میگه و میخنده….
?چه حالی پیدا میکنی؟
?چقدر ناراحت میشی؟
به دوستت میگی، آخه رفیق، من بخاطر تو با اون دعوا کردم و با اون دشمن شدم و حالا تو رفتی با اون رفیق شدی و دست انداختی گردنش و ؟؟!!
? مـنـبـع:
۱- بحرألمعارف، جلد ۲، فصل ۶۲
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
زیبایی انسان ...
✍روزی شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند:
استاد زیبایی انسان در چیست؟
حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید اولی از طلا درست شده است و درونش زهر است و دومی کاسه ای گلیست و درونش آب گوارا است ؛ شما کدام را میخورید ؟ شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را ..
حکیم گفت: آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش و اخلاقش است . باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را …
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
یکی ما را میبیند
﷽
✍فقیری پسری کم سن و سال داشت. روزی به او گفت: با هم برویم از میوه های درخت فلان باغ دزدی کنیم. پسر اطاعت کرد و با پدر به طرف باغ رفتند. با این که پسر می دانست که این کار زشت و ناپسند است ولی نمی خواست با پدرش مخالفت کند.
سرانجام با هم به کنار درخت رسیدند، پدر گفت: پسرم! من برای میوه چیدن، بالای درخت می روم و تو پایین درخت، مواظب باش و به اطراف نگاه کن، اگر کسی ما را دید مرا خبر بده. فرزند در پای درخت ایستاد. پدرش بالای درخت رفت و مشغول چیدن میوه شد. بعد از چند لحظه، پسر گفت: پدر جان، یکی ما را می بیند. پدر از این سخن ترسید و از درخت پایین آمد و پرسید: آن کس که ما را می بیند کیست؟ فرزند در جواب گفت:
«هُوَ اللهُ الّذی یری کلّ اَحد و یَعلمُ کلّ شئٍ: او خداوند است که همه کس را می بیند و همه چیز را می داند». پدر از سخن پسر شرمنده شد و پس از آن دیگر دزدی نکرد.
?معارف اسلامی، شماره ۷۷
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
هی نگو به آخرش رسیدم ...
✍پیرمردي یه جمله جالبی گفت که حیفم اومد به شما هم نگم ؛ زندگي مثل آب توی ليوان ترک خورده ميمونه، بخوری تموم ميشه، نخوری حروم ميشه. از زندگيت لذت ببر چون در هر صورت تموم ميشه… از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر!
به قول فامیل دور که میگفت:
آقای مجری
بهت یه نصیحت برادرانه میکنم
اگه زندگیت ته کشید
بشین با ته دیگش حال کن !
هی نگو به آخرش رسیدم….
وقتی هیچکس نیست ...
دکتر الهی قمشه ای خیلی زیبا گفت:
تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی
ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی.
اون روز چه لباسی میپوشی؟
چه طلایی به خودت آویزون میکنی؟
با چه ماشینی گردش میکنی؟
کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب میکنی؟
شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم می فهمی حقیقت چیه، وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه، برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره.
همهی این داشتههات برات پوچه، دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره… خونه دو هزارمتری با 45 متری برات یکی میشه…
طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمیکنه…
همهی اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمیکنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی.
اون وقته که میبینی چقدر وجود آدمها با ارزشه، چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص با دیگران بزرگ و با ارزشه.
شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشند …..
قدر همدیگه رو بدونیم ❤
به چه چبز خود تکبر میکنی؟
﷽
✍ نخست «نطفه» بىارزشى بودید، چیزى نگذشت که شما را به صورت «علقه» و از آن پس به صورت «مضغه» درآورد، سپس شکل و اندام انسانى به شما داد، بعد لباس حیات در اندام شما پوشانید، و به شما روح و حس و حرکت داد، همین گونه مراحل مختلف جنینى را یکى پس از دیگرى پشت سر نهادید، تا به صورت انسانى کامل از مادر متولد شدید، باز اطوار حیات و اشکال مختلف زندگى ادامه یافت، شما همیشه تحت ربوبیت او قرار دارید، و دائماً نو مى شوید، و آفرینش جدیدى مى یابید، چگونه در برابر آستان با عظمت خالق خود سر تعظیم فرود نمىآورید؟
قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام:
«عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَيْنَهُمَا وِعَاءً لِلْغَائِطِ ثُمَّ يَتَكَبَّر»
از فرزند آدم در شگفتم، ابتدايش نطفه و پايانش مردارى بدبو، و بين ابتدا و پايانش ظرف نجاست است، آنگاه تكبر مى ورزد!
? وسائل الشيعة/ج۱/ص۳۳۴
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
بزرگترین گناه ما ...
خود خدا میگه ...
[ أعـبُدُواْاللّٰه، مَالَکُممِّنْإِلَـٰهٍغَیرُهُ ]
غیر از من چه کسی برایَت خدایی کرده است..؟!
|•• اعرافآیه۵۹ ••|
دلم گرفته ...
#تلنگر
میگفت: دیدی یه وقتایی همینطوری دلت میگیره… بعد دلت میخواد گریه کنی…
یه وقت بچگی نکنی همینطوری اشکاتو خرج کنیا…
یه روضه گوش کن…
فقطم گوش نکن…
به خورد دلت بده روضه رو…
دلی که گرفته نور میخواد…
وقتی دلت گرفت[فقط فابکِ للحسین…]
خیلی دلم گرفته برای محرمت…
کندن گوشت امام حسین(ع)
کندن گوشت امام حسین(ع)
?شخصی نزد اقا محمد علی پسر وحید بهبهانی آمد و گفت: خواب دیدم گوشت تن امام حسین(ع) را به نیش دندان میکشم!
آن شخص ناشناس نزد او و او سر به زیر انداخت تامدتی و سر برداشت و گفت شما روضه خوانی؟
?گفت:آری
✅فرمود:آن را ترک کن یا اکتفا کن به همان که در کتب معتبره است زیرا این خواب نتیجه دروغ بستن به آن حضرت است.
?معجزات و کرامات امام حسین(ع)
عجب یاری دارم...
خیلی دلم میخواد امام زمانو ببینم.
از وظایف شیعه تو دورانغیبت همینه،
دلمون تنگ دیدنش هست؟
زمین و زمانو بهم میزنیم برا دیدنش؟
چقدر ڪار کردیم ڪه بتونیم ببینیمش؟
حاجآقا بهجت(ره ) در این باب فرمودن:
بیش از آنچه به دنبال این باشید ڪه امام زمانو ببینید و لذت ببرید، تلاش کنید ڪه وقتی امام زمان(عج)
شمارو میبینه لذت ببره بگه عجب یاری دارم …
مثل امامعلی(ع) و مالکاشتر …
ڪه وقتی مالک اشتر فوت میکنه
مولا علی (ع) اشک میریزه …
بیایید دنبال همین باشیم !
یه کاری کنیم ڪه وقتی امام زمان ما رو میبینه لذت ببره، ڪه وقت نبودیم حالش مثه حالِ علی بعد مالک اشتر بشه….
#چقدر اینطوریه؟
#دست بهکارشیم!..
مثل مگس نباش...
اگر نمازم، نماز بود...
?نماز
✨نمازهايم اگر “نماز” بود
موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش.
?نمازهايم اگر نماز بود
که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت.
✨اگر نمازهایم نماز بود
تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم
برای نشان دادن خاموش کردن شعله گاز.
❌نمازهایم"نماز” نیست
اگر نمازم نماز بود
✨می شد پناهگاه…
می شد مرهم…
✨می شد شاه کلید…?
خــ?ــدایا!
من از تو فقط یک چیز می خواهم.
بر من منت بگذار و کاری کن،
نمازهایم نماز بشوند.
نخود سیاه
#تلنگر
حاج اسماعیل دولابی (ره) دربارهی سرگرمی می فرمایند:
?امروزه همهی مرد و زن افتادهاند دنبال نخود سیاه. نخود سیاه یعنی کارهایی که صرفا سرگرمی است.
✨نکند بروی دنبال نخود سیاه و از اصل عقب بیفتی. خودت را خدا می خواهد. خیلی بد است که صانع انسان ،آدم را بخواهد و آدم کوتاهی کند…